جک عربی با لهجه مصری همراه ترجه
در اینجا سری لطیفه عربی به لهجه مصری آوردم امیدوارم از ترجمه آن لذت ببرید:
ﻣﺤﺸﺶ ﺳﺎﻝ ﺻﺎﺣﺒﻪ ﺍﻟﻤﺤﺸﺶ : ﺇﻳﻪ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺃﺑﻮﻙ؟ ﺑﻌﺪﻳﻦ ﺇﻓﺘﻜﺮ ﺍﻥ ﺃﺑﻮﻩ ﻣﻴﺖ ﻓﻜﻤﻞ ﺑﺴﺮﻋﺔ : ﻟﺴﻪ ﻓﻲ ﻧﻔﺲ ﺍﻟﺘﺮﺑﺔ ؟
دیوانهای از دوست دیوانهاش میپرسد: چه خبر از بابات؟ بعد فکر کرد که باباش مرده سریع اومد درستش کنه: هنوز تو همون خاکه؟
-——————————
ﻣﺤﺸﺶ ﺳﺄﻝ ﻣﺤﺸﺶ : ﻓﻲ ﺭﺃﻳﻚ ﻋﻴﺪ ﺍﻟﻔﻄﺮ ﻫﻴﻮﺍﻓﻖ ﻳﻮﻡ ﺍﻟﺨﻤﻴﺲ . ﻓﺮﺩ ﻋﻠﻴﻪ : ﺇﺫﺍ ﺿﻐﻄﻨﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﺃﻛﻴﺪ ﻳﻮﺍﻓﻖ .
خلی از خلی پرسید: به نظرت عید فطر پنجشنبه میفته. [اون یکی تو] جوابش [گفت]: اگه فشار بیاریم بهش حتما موافقت میکنه.
-——————————
ﻭﺍﺣﺪ ﻣﺤﺸﺶ ﺳﺄﻝ ﺑﻴﺎﻉ ﺍﻟﺨﻀﺎﺭ ﻋﻨﺪﻙ ﻓﺎﺻﻮﻟﻴﺔ ﺧﻀﺮﺍ ﻗﺎﻟﻪ ﻷ .. ﻗﺎﻟﻪ ﻃﺐ ﻓﻲ ﺃﻟﻮﺍﻥ ﺇﻳﻪ؟
یه دیونه از سبزیفروش پرسید لوبیا سبز داری بهش گفت نه .. بهش گفت نپس از رنگای دیگش چی داری؟
-——————————
ﻟﻐﺰ ﻣﺤﺸﺶ : ﻗﻄﺎﺭ ﻳﻤﺸﻲ 60 ﻛﻠﻢ ﻓﻲ ﺍﻟﺴﺎﻋﺔ ﻓﻜﻢ ﻋﺼﻔﻮﺭ ﻓﻲ ﺍﻟﺸﺠﺮﺓ ﺍﺫﺍ ﻛﺎﻥ ﺍﻟﺒﺒﺴﻲ ﺏ 75 ﻗﺮﺵ؟
معمای بنگی: قطار ۶۰ کیلومتر در ساعت حرکت میکند در این حالت چندتا گنجشک روی درخته اگه پپسی ۶۰ قرش باشه؟ (قرش پول خرد کشور مصر است)
-——————————
-——————————
ﻣﺴﻄﻮﻝ ﺷﺎﻭﺭ ﻟﺘﺎﻛﺴﻰ ﻗﺎﻝ ﻟﻪ ﻓﺎﺿﻰ؟
ﻗﺎﻝ ﺍﻳﻮﺓ
ﻗﺎﻝ ﻟﻪ ﻃﻴﺐ ﺍﻧﺰﻝ ﻧﺘﻜﻠﻢ ﺷﻮﻳﺔ
خلی به تاکسی اشاره میده بهش میگه خالی هستی؟
میگه آره
گف خوب بیا پایین یه خورده با هم صحبت کنیم
-——————————
ﻣﺴﻄﻮﻝ ﺩﺧﻞ ﻣﺤﻞ ﺑﻘﺎﻟﺔ ﻭﺧﺮﺝ ﻳﻀﺤﻚ، ﺳﺄﻟﻮﻩ ﺑﺘﻀﺤﻚ ﻟﻴﻪ ﻗﺎﻝ ﻟﻬﻢ ﻋﻄﻴﺘﻪ ﺟﻨﻴﻪ ﻭﻣﺎ ﺍﺷﺘﺮﻳﺖ ﺷﻰﺀ
خلی میره تو یه بقالی و با خنده میاد بیرون، ازش پرسیدن حالا چرا میخندی گفت یه جنیه (واحد پول مصر) دادم و هیچی نخریدم
-——————————
3 ﻓﻴﺮﺍﻥ ﺑﻴﺤﺸﺸﻮ، ﺍﻷﻭﻝ ﻗﺎﻝ ﺍﻧﺎ ﺍﻟﺴﻢ ﻣﺎ ﻳﺄﺛﺮ ﻓﻴﻪ ﺑﺎﺳﺘﻌﻤﻠﻪ ﺯﻯ ﺍﻟﺴﻜﺮ ﺃﺣﻠﻰ ﺑﻴﻪ ﺍﻟﺸﺎﻯ
ﺍﻟﺜﺎﻧﻰ ﻗﺎﻝ : ﻭﺍﻧﺎ ﺍﺩﺧﻞ ﺍﻟﻤﺼﻴﺪ ﺓ ﺍﻛﻞ ﺍﻟﺠﺒﻨﺔ ﻭﺍﻟﻌﺐ ﺭﻳﺎﺿﺔ ﻭﺍﺧﺮﺝ
ﺍﻟﺜﺎﻟﺚ ﻗﺎﻝ : ﺍﺳﻴﺒﻜﻢ ﺑﺎﺿﺮﺏ ﺍﻟﻘﻂ ﻗﻠﻢ ﻛﻞ ﻳﻮﻡ ﻭﺭﺍﺟﻊ
۳ تا موش سیگاری میکشیدن، اولی گفت سم روم اثر نداره مثل شکر باهاش چایی شیرین میکنم
دومی گفت: میرم تو تلهموش پنیرو میخرم یه خورده ورزش میکنم میام بیرون
سومی گفت: یه لحظه تنهاتون میزارم هر روز من میرم با قلم میزنم به گربه و برمیگردم
-——————————