ترجمه حلفة کبیرة از ناتاشا
حلفلة کبیرة (جشن بزرگ)
كلمات اغنية حفلة كبيرة ناتاشا
متن ترانه جشن بزرگ از ناتاشا
حالفة بيوم ال أنساك اسوي حفلة كبيرة (ال همان الذی به معنی «که» در اینجا) (اسوي یعنی میکنم که در فصیح اقوم استفاده می شود)
قسم میخورم به روزی که فراموشت کنم برپا میکنم جشن بزرگ
وارقص رقص مجنونة على فراقك
و میرقصم دیوانه وار بر جدائیت
بس اخلص من هواك لاعزم كل هاي الديرة (هواک، هوا + ک یعتی عشق + تو) (اعزم: أدع در زبان محلی فکر کنم فقط کاربرد دارد و به معنی دعوت کردن است)
فقط خلاص شم از عشقت دعوت میکنم همه این دیار
واضحك وانا الممنونة على فراقك
و میخندم و من ممنونم از جدائیت
ومن يرتاح قلبي بعدك، أرد لك الصاع صاعين
و تا راحتی شد قلبم از دوریت، دو برابر شرت رو بهت برمیگردونم (دو برابر شری که بهم رسنوندی بهت شر میرسونم)
* حقیقتا اینکه این اصطلاح «أرد لك الصاع صاعين» از کجا آمده را نمیدانم ولی در دیکشنری آمده است:
اصطلاح: رَدَّ لَهُ الصَّاعَ صَاعَيْنِ : یعنی كَافَأَهُ بِضِعْفِ شَرِّهِ (با دوبرابر شرش پاداشش داد) پاداشش داد در اینجا اصطلاح است یعنی برابر کرد.
مشغلة مو بحالك الحين، الحين انا اريد اقوى على فراقك (نکته: حال یعنی خود در لهجه سوریه و لبنان مثالا اگه پسر بد قیافه ای دنبال دختر خوشتیپ بیفته دختره می گه: خودت رو ندیدی: مو شایف لحالک)
مشغول نستم به تو الآن، الآن من میخوام قوی بشم بر جدائیت.
ومن يرتاح قلبي بعدك، أرد لك الصاع صاعين
تا که آرام شد قلبم بعدت، دو برابر شرت رو بهت برمیگردونم
حالفة بيوم اللي تروح من بالي ذكرياتك
قسم میخورم به روزی که بره از فکرم خاطراتت
اطلع واستأنس انا على عنادك
بیرون میآیم و مأنوس میشوم من بر لجاجتت (اگر نفهمیدی تعجب نکن چون من هم نفهمیدم!)
خلي ترد ليّ الروح، لادوخك وحياتك (دوخ: رو ممکنه دقیق ترجمه نکرده باشم)
بذار برگردد به من روح (جون)، مسلط بر تو و زندگیت میشوم.
كل ليلة اظل سهرانة على عنادك
هر شب میمانم بیدار - به دلیل لجاجتت
اوعدك الحالة ماتدوم، فترة وخلاص انسى الهموم
قولت میدم این حال دوام نمییاره، یه دورهایه و تموم میشه (فترة وخلاص: مدتی و خلاص)، فراموش میکنم هم و غمها را
بس انت حلّ عني كم يوم، الحين انا اريد اقوى على فراقك (نکته: حل عنی جمله محلیه یعنی ولم کن عامیانه پسرای ایران یعنی بکش بیرون)
بس تو ولم کنم چند روز، حالا من میخوام قوی بشم بر فراقت
ومن يرتاح قلبي بعدك، أرد لك الصاع صاعين
و تا راحتی شد قلبم از دوریت، دو برابر شرت رو بهت برمیگردونم
صدقني راح تشوف اللي عمرك ماشفته (راح با فصیح اشتباه نشود راح در فصیح یعنی ذهب: رفت اما در محلی یعنی خواهی و راح تشوف یعنی خواهی دید در فصیح «سوف» استفاده می شود)
باور کن مرا (باور کن)، خواهی دید کسی که عمرت ندیده اون رو
حسابك طويل وياي علي صبرك (ویای ویا+ ي: در فصیح نیست و یعنی با من در فصیح معي مع + ي استفاده می شود)
حسابت طولانیِ با من - نیاز دارم صبرت
منك مقهورة آه! بس وحبي اللي خنته،
از تو شکست خوردم آه، بس و عشقم که خیانت بهش کردی
ترجع تركض وراي، علي (نکته: علي (بر) + ي (من)) صبرك! (نکته: علي + ي)
بازمیگردی میدویی پشت سرم، باید منم مثلت صبر داشته باشم
بسيطة والله لاوريك، تندم على الصار اخليك
راحته والله نشونت میدم، بر اونچه شد پشیمونت میکنم
ابروحي راح ترى ماضيك، الحين انا اريد اقوى على فراقك
برو! خواهی دید ماضیت را، حالا میخوام قوی بشم بر فراقت
ومن يرتاح قلبي بعدك، أرد لك الصاع صاعين
و تا راحت شد قلبم از دوریت، دو برابر شرت رو بهت برمیگردونم